شهید حسن گرجی

شهید حسن گرجی نام پدر : حسین نام مادر: رقیه قاسمیان تاریخ تولد : 1343/10/04 تاریخ شهادت : 1361/01/11 محل شهادت: کرخه فتح المبین

ادامه مطلب

خاطرات کوتاه از شهید حسن گرجی
در کالبد وجود او اعمال پاک و بی نظیری همچون، احترام به والدین و خانواده، تواضع و فروتنی، صداقت در گفتار و عمل به آن، پایبندی به تقیدات دینی چون حفظ حجاب و پوشش اسلامی و سفارش آن به دیگران و شجاعت نقش آفرینی می کرد و از او انسانی خاص و بالقوه ساخت و تحویل جامعه داد. در زمینه حفظ پوشش اسلامی و دینی و نماز، خواهرش فاطمه با بیان خاطراتی نقل می کند:« خواهر کوچک من آن زمان 2-1 ساله بود.
آن زمان تابستان بود و به خاطر گرمای سوزان این فصل، بچه هایی که در این سن و سال قرار دارند، لباس راحت و خنک می پوشند. از جمله شلوارک یا پیراهن های آستین کوتاه یا حلقه ای. او با این که بچه کم سن و سالی بود. هر وقت که می خواست به همراه او بیرون برود، اگر لباس خوبی نمی پوشید، به مادر می گفت: چرا او را این وضعی درآوردید. مادرم جواب می داد که بچه است، چیزی نمی فهمد. من اگر شلوارک یا شلوار بلند پای او بکنم، او چگونه می خواهد فرقش را متوجه شود. اما او حرف های خود را می زد و می گفت:« الان تو این سن زمینه بی حجابی در او به وجود می آید. نباید به این شکل بیرون بیاید.»
« زمانی برای خواندن نماز خواهر کوچکترمان او را اذیت می کرد و می گفت که بلند شو و نمازت را بخوان. خودش برای اقامه نماز، از داخل نانوایی به مسجد بی سر تکیه می رفت و نمازش را می خواند و بعد به منزل که می آمد، سر به سر ما خود می گذاشت و می گفت نمازتان را بخوانید. ما می گفتیم، تو به ما چه کار داری، خودت نمازت را نخواندی، آن وقت به ما می گویی که نماز بخوانید.
او جواب می داد که من نمازم را خواندم. ما می گفتیم که، دروغ می گوید. سنش اقتضا نمی کند که نماز بخواند. اما ما بعدا متوجه شدیم که، با این سن کم، نماز اش را خواند، آن هم اول وقت و در یک جایی که پاک تر از این جاست. در جواب دادن به ایشان می ماندیم. که چرا با او چنین صحبتی داشتیم. او پاک و مقید بود. ما نمی فهمیدیم.»

*********

وصیت نامه شهید حسن گرجی
1- شما خواهرانم که در پشت جبهه هستید! شما را به خدا قسم، از راه اسلام که یگانه راهی است که به الله می رسد، دور نشوید و هرگز امام امت را تنها نگذارید.
2. مادرم، پدرم، خواهرانم، اگر چه من شهید شدم، ولی برسر قبرم گریه نکنید، به خاطر اینکه دشمنان اسلام سوءاستفاده می کنند و من اصلاً راضی نیستم که در تشییع جنازه ی من گریه کنید. من راهی را انتخاب کرده ام که شکست ناپذیر است.
3. اگر شهید شدم، بر سر قبر من ننویسید جوان ناکام، چون من به کام خود رسیدم.
4. مادرجان، پدرجان! خواهرهای خوبم! کاری نکنید که دیگران از شما سرمشق بگیرند.
5. تا آنجا که جان در بدن شما است هدایت شما است، از خمینی بزرگ دست برندارید.
6. خدا ان شاءالله همه را به راه راست هدایت کند.
7. پدر جان و مادر جان ! اگر شهید شدم آن مقدار پولی را که در قرض الحسنه دارم به حساب جنگ زدگان واریز کنید.

 

ویدئوها

صداها

کاربران آنلاین13
بازدیدکنندگان امروز 380
بازدیدکنندگان دیروز 975
کل بازدید ها 892483